گوشواره ها از آنچه به نظر میرسدند فراتر رفته و جایگاه ویژهای با توجه به معنی و کاربردشان در دورههای زمانی مختلف، داشتهاند. گوشواره ها با به تصویر کشیدن خدایان و الههها، سمبلها و طلسمها به صاحب خود احساس قدرت، محافظت، وفاداری و عشق را القا میکنند. مرواریدهای چشمکزن، سنگهای رنگی چشمنواز و طلا و نقرههای آویزان شده از لبه گوش، همگی نمایش زیبایی از احساسات هستند. در مواردی، گوشوارهها ابزاری برای ارتباطات پنهانی بودهاند(!). همانطور که مادام سوبیس (Madame de Soubise) از یک جفت گوشواره زمرد و الماسنشان که همسرش لویی چهاردهم (Louis XIV)، از پادشاهان فرانسه، که طولانیترین سلطنت در تاریخ این کشور را نیز از خود برجای نهاده است، هدیه گرفت و نمایانگر دوری یار و همسر در عین پایداری حس عمیق قلبیشان بود. در حالی که اشکال، سمبلها، سبکها و مواد تشکیل دهنده گوشواره ها تغییر کردهاند، روزبهروز شاهد زیبا و ظریفتر شدن گوشوارهها و محبوبیت آنها بودهایم.
اولین گوشواره هایی که باستانشناسان کشف کردهاند به هزاران سال قبل از میلاد باز میگردد. علاقه انسانها به جواهرات و به طور کلی اکسسوریها از دیرباز و طی نسلها کاملاً واضح و مبرهن است. در همین راستا در این نوشته به آشنایی با گوشواره ها در دورههای مختلف میپردازیم.
سومریها
منبع بسیاری از اولین گوشواره های ساخته شده مربوط به تمدنهای باستانی شهر سومر در بینالنهرین (کشور عراق کنونی) یافت شدهاند. در این تمدن پیشرفتهای بسیاری در زمینه ساخت جواهرات از جمله گوشواره ها مشاهده میشود. سومریها با استفاده از نوآوری و هنر در ساخت و ساز، آثار زیبایی با توجه به زمان خود پدید آوردهاند.
جالب است بدانید برای اولین بار، سیستم تقسیمبندی که هر دقیقه 60 ثانیه، هر 60 دقیقه یک ساعت و دورههای 12 ساعته شبانه روز، در این دوره به وجود آمده است.
با توجه به اینکه طلا در سومر زیاد یافت نمیشد، صنعتگران باهوش سومری، با مقداری کمی از طلا، ورقههای بسیار نازکی را میساختند. این طلای کاغذی و نازک با لحیم کاری و گرما دادن،به گشوارههای هلالی شکل تو خالی و زیبایی تبدیل میشد. همچنین سومریها با ایجاد نقشهای برجسته و ظریف در این گوشوارهها مهارت خود را در ساخت و ساز به نمایش گذاشتهاند. با سقوط این حکومت، شهروندان به سرزمینهای دوری مهاجرت کردند و دانش و مهارت خود در زمینههای مختلف و بخصوص ساخت جواهرات را، گسترش دادند.
مصر باستان
مصریها کمی دیرتر به فکر آراستن گوشهای خود افتادند. گوشواره ها در پادشاهی فرعونها و حدود 1000 سال پیش از میلاد مسیح به دنیای مصریها وارد شدند. پادشاهانی همچون: آخناتون (Akhenaten)، توتانخامون (Tutankhamun) و نفرتیتی (Nefertiti)، با گسترش تجارت و افزایش مبادلات با سایر حکومتها، ثروت زیادی را وارد مصر کردند. فرهنگ مصریان بر این بود تا با لباسها و جواهرات، ثروتشان را به نمایش بگذارند. جواهرات عجیب و پر زرقوبرقی که هم زنان و هم مردان میپوشیدند. گوشواره های مصریان از آنچه مردم سایر نقاط جهان میپوشیدند متفاوت بود. گوشواره های بزرگ استوانهای، ساخته شده از نیشکر که کل گوش را فرا میگرفت. همچنین گوشوارههای گل میخی در اندازههای بزرگ، با میلهای در پشت جهت قفل شدن گوشواره قرار میدادند. استفاده از شیشههای رنگی در ساخت جواهرات و گوشواره ها و ترکیبشان با رشتههای نازکی از سیم، در مصر باستان مرسوم بود. برای آشنایی بیشتر با جواهرات این دوره نوشته جواهرات مصر باستان ؛ جواهرات فراموش شدهای که احیا شدند، را به شما پیشنهاد میکنیم.
یونان باستان
تمدن یونان باستان جهان را با فلسفه، علوم و هنر آشنا کرد. بخش عمدهای از اسناد و مدارک موجود یافت شده در خصوص سبکها و مد، نقاشی و مجسمهسازی، میناکاری و معرقکاری و… از این تمدن یافت شدهاند. گوشواره ها در یونان به اشکال مختلفی وجود داشتند. گوشواره های هلالی شکل تزئین شده با مهره و سیم، گوشواره های نقش برجسته با طرحهای حیوانات از جمله قوچ، گوشواره های دایرهای شکل مسطح و آویزان از گوش، را میتوان نام برد. همچنین جواهرات را به موهای خود آویزان میکردند. مانند استفاده از سنگهای قیمتی و رنگی در گوشواره ها. با گذشت زمان سبک جدید در این تمدن محبوب شد که از نوارهای طلا و سیم را به شکل (U) درآورده و با سنگها و شیشههای رنگی تزئین میکردند. تا قرن پنجم میلادی، سبک ماندگاری از حلقه لولهای با نقوش برجسته بسیار محبوب شد. در ادامه گوشواره های گرد یا دیسکی پا به عرصه گذاشته و حتی تا چهار قرن بعد از میلاد مسیح طرافداران بسیاری برخوردار بودند.
روم باستان
روم بخش اعظم دانش، فلسفه و هنر یونان را دریافت و جذب کرد. بنابراین در اوایل تمدن روم روش یا آثار متفاوتی را مشاهده نمیکنیم. اما با گذشت زمان رومیان گوشواره های نیم دایرهای و (S) شکلی را پدید آوردند. در سالهای بعد رومیان با سنگهای قیمتی یا آویزهای مرواریدی، گوشوارههای خود را میساختند. برای رومیان گوشواره مفهوم (Crotalia) و معنای نواختن موسیقی را داشت. این گوشواره ها به صورت سه تایی ساخته میشدند و با هر حرکت صدایی تولید میکردند که مفهومشان را کاملاً نشان میداد.
بیزانس، قرون وسطا و رنسانس
پس از سقوط امپراتوری روم غربی، امپراطوری شرقی، با تاثیرات فرهنگ رومی غرب و هنر شرقی ( آسیا) در جواهرات، از جمله گوشواره ها، آثار زیبایی را پدید آوردند. دوره بیزانس، مد فراتر رفته و شکل تکامل یافتهای از جواهرات این دوران دیده میشود. جواهرات زینتی مو که روی صورت هم قرار میگرفتند، گوشواره های بلند، زنجیرها و نوارهای براق را میتوان نام برد. گوشواره ها با نقش گل و نیمه هلال که سمبلی از مذهب بودند در آثار این دوره یافت میشود.
گوشواره های بدون سوزن در دوران قرون وسطا و رنسانس شکوفا شدند. گوشواره های روم غربی روز به روز کمیابتر شده و بعد از قرن 11 میلادی به طور کل از بین رفتند.
عوامل مختلفی بر تکامل گوشواره ها در طول تاریخ وجود داشته است. تا سال 1300 میلادی موی افراد به طور کامل با روسریهای پارچهای یا تورهای مزین شده با سنگهای رنگی و قیمتی، پوشیده میشد. که البته برای بیشتر نشان دادن حجم مو، از اشیائی برای قرار دادن در این تور و روسریها استفاده میکردند. در این دوره گوشواره هایی که لبه، سرتاسر و قسمتی از گوش را میگرفتند، مرسوم بودند. البته با توجه به حجاب افراد جامعه، نسبت به گذشته استفاده کمتری از گوشواره ها میشد.
گوشواره های مرواریدی
یکی از پرکاربردترین موادها در جواهرات، مرواریدها هستند. مرواریدها در گذشته اغلب به صورت رشتهای به دور سر پیچیده شده و تا روی گوشها میآمدند. در بسیاری از دورههای تاریخ، زنان با پوشیدن مروارید به آراستگی ظاهری خود میافزودند. زنان متاهل برای پوشاندن سرشان با روسری یا تور، برای جلوه بیشتر از مرواریدها استفاده میکردند. در مواردی که کل سر خود را حجاب میکردند، استفاده از گوشواره ها به عملی غیر ضروری تبدیل شد و کاربرد کمتری داشتند.
گوشواره ها مجدداً در ایتالیا ظهور کردند. در ابتدا گوشواره ها به شکل یک حلقه ساده که مرواریدی از آن آویزان است، پدید آمدند. همچنین امروزه شاهد محبوبیت این گوشوارههای مرواریدی با طرحهای قدیمی هستیم. در ادامه مرواریدهایی که ربانهای ابریشمی به گوشواره اصلی وصل شد بودند در میان اشرافزادگان، بسیار محبوب شد. اسپانیا به در آغوش گرفتن مروارید در آن زمان معروف شد. رسم اسپانیاییها بر این بود که جواهرات تجملاتی بزرگ شامل گردنبند و گوشوارههای ست، بپوشند.
همچنین در اسپانیا، مردان و زنان گوشواره تک حلقهای طلایی با آویز مروارید یا سنگ قیمتی و زینتی، میپوشیدند. با گذشت زمان این سنت جواهر پوشی زنان و مردان به انگلستان هم رسید. در دربار ملکه الیزابت، زن و مرد گوشوارههای تزئین شده با مروارید و سنگ را به صورت تکی یا سه تایی بر گوشهای خود میآویختند.
آرنولد لولز (Arnold Lulls) از جواهرسازان هلندی قرن شانزده و هفده میلادی، در کتابش از گوشواره ها میگوید: «گوشواره ها پس از غیبت طولانی، بار دیگر به میادین آمدند. باید از صنعت برش سنگها تشکر کرد؛ گسترش این صنعت به محبوبیت کاربرد سنگهای قیمتی برجسته در گوشواره ها، رونق بخشید». گوشواره هایی که عموماً دایرهای یا گلابی شکل بوده، در مرکز گوشواره سنگ یا مروارید قرار گرفته و با افزایش فاصله از مرکز، رشتهها بهم پیوسته و طرح پیچیدهای را به ارمغان میآوردند. سبک این نوع گوشواره ها ژیراندول (girandole) نام داشت که دنیای مد را در زمان خود فرا گرفت و قرنها محبوب ماند.
گوشواره ها بار دیگر جایگاه پراهمیتی پیدا کردند. در اواسط قرن هفدهم میلادی، عنصر حذف نشدنی از استایل و عضو مهم در جواهرات بودند. با پیشرفتها پیش آمده جواهرات و گوشوارهها هم از طرحها و مواد متفاوتی نسبت به گذشته ظاهر شدند. با ورود میناکاریها و نقوش برجسته گلهای لاله و رز، بیش از پیش بر زیبایی این گروه محبوب از جواهرات، افزوده شد.
مردان در این دوره غالبا از یک گوشواره چوبی استفاده میکردند. با گذشت زمان عرف و پوشش جامعه به سمتی رفت که مردان را از پوشیدن گوشواره منع میکردند. با این حال به طرز عجیبی حتی درباریان هم ترسی از قصاص نداشته و در پرترههایشان این جواهرات ممنوعه را به تصویر کشیدهاند. این نحوه پوشش تا پایان سلطنت چارلز اول و سال 1649 ادامه یافت. چارلز بر خلاف راه پدرش، گوشواره ها را در مقابل مردانگی نمیدید و به سنت تک گوشوارهای علاقهمند بود. یکی از گوشوارههای معروف و محبوب او گوشوارهای از ترکیب مروارید و گل بوده است که در تصویر بالا این گوشواره قابل مشاهده است. در خصوص این گوشواره روایتهای مختلفی وجود دارد. یکی از روایتها این چنین میگوید که چارلز گوشوارهاش را به یکی از دوستانش برای صعود به کوه اهدا کرده است. داستان دیگر نیز میگوید چارلز گوشواره محبوبش را تا پایان عمرش به همراه داشته و پس از مرگش به پرنسس ماری، ارث رسیده است.
با سرگذشت گوشواره ها تا قرن هفدهم میلادی آشنا شدیم. اگر نوشته «گوشواره ها ؛ پیدایش و تاریخچه عناصر حذفنشدنی دنیای جواهرات» برای شما مفید بود، با دیگر مطالب ” پرامون “ نیز همراه باشید: